پیمان شکنی زناشویی چیست و حدود آن کجاست؟


خیانت، همیشه بوده، هست و خواهد بود. از تولد پیمان میان آدمها، پیمان شکنی هم متولد شد، و بیم از آن نیز.

پیمان شکنی زناشویی چیست و حدود آن کجاست؟ برای هر زوجی می تواند متفاوت باشد. در غرب، زوج هایی هستند که توافق می کنند حتی در رابطه جنسی هم انحصاری نداشته باشند و رابطه رمانتیک را خیانت تلقی می کنند. در شرق ما، هستند زوج هایی که تا پای خلوت و تجربه جنسی وسط نباشد، خیانت را جدی نمی گیرند.

آنچه یک زوج، بهتر است در ابتدای رابطه درباره آن شفاف گفتگو کنند، تعریف خیانت از دیدگاه هرکدام شان است. با توافق در مورد این تعریف، حدود تعهد دوطرفه و تکلیف رابطه، روشن می شود.

سوء تفاهم بزرگ اما این است: حالا که تعهد کردیم، دیگر «همیشه» به تعهدمان پایبندیم! از کجا؟ چطور؟ مگر نه این است که زندگی آدمیزاد با خطا عجین شده؟ چه کسی گارانتی می کند هرگز خطایی رخ ندهد؟

ساختن تصویر یک معصوم و انسان بی نقص و خطا از همسر، یکی از تحریف های شناختی رایج میان زوجهاست. و همین، زمینه ساز فاجعه سازی بعد از خیانت، که تحریف شناختی بزرگ دیگری است و گاهی ویرانگر رابطه.

چشمها را اگر بشوییم، می شود این جور هم نگاه کرد: همسر من، اگر خیانت نمی کند، یعنی دارد زحمت می کشد و مسئولیتی که به عهده گرفته را دارد به خوبی انجام می دهد. دمش گرم! من سپاسگزار او هستم و این قدردانی (بخوانید تشویق) را همیشه نشان می دهم، تا دلگرم تر شود. روزی هم که خطا کرد، آن روز فکر خواهم کرد و بهترین تصمیم را خواهم گرفت.

این را مقایسه کنید با زن یا مردی که فکر می کند همسرش پیغمبر خداست و فقط آدمهای بیمار و کثیف و پلید خیانت می کنند. همین فرد است که روزی هم که خیانت دید، هم خودش را می کشد و هم همسرش را.

کدام دیدگاه عاقلانه است و کدام جنون آمیز؟

 

این پرسش و پاسخ ها را هم نگاه کنید:

 

 سپاس از همراهی شما! مشتاق هستیم نظر شما را درباره این مطلب بدانیم. اگر عضو سایت نیستید اینجا ثبت نام کنید.

*پس از عضویت برای ارسال دیدگاه از منوی ورود به سایت وارد شوید.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید