سایر

فرهنگ را چه کسی می سازد؟

آقای دکتر سلام

 

با این حرفا چیزی درست نمیشه. میرفتن شکایت میکردن تو یه شهرستان کوچیک که چی بشه؟ که بیفته دهن به دهن و آبروی دخترشون بره؟ نگید آبرو و پاکی به این جور مسائل نیست که هست. شما شاید تو شهر کوچک زندگی نکردید و نمیدونید که هنوزم که هنوزه بکارت برای دختر ارزشه!

 

هفته قبل بخش ارولوژی یه مشاوره از رازی فرستاده بودن. دختر ۲۳ساله که خودکشی کرده بود به خاطر تجاوز پدرش و جالبه مادرش رزیدنت بخشو مجاب کرد که هیچ حرفی از تجاوز زده نشه که مبادا خانوادش از هم بپاشه. این زن با این فاجعه هنوز امید به جمع و جور کردن اون خانواده داشت اونم با دختر جوونی که بدلیل مشکل جنسی پدرش خودکشی کرده بود.

 

میدونید برداشت من چیه؟ به جای یه عده محدود به داد و هوار زدن باید جامعه این اطمینان رو به زنان بده که تحت هر شرایطی تحت حمایتش هستند و طرد نمیشن. خیلی از خانم ها پشتوانه ای ندارن. واسه خاطر همینه که نخ های پوسیده یه زندگی بیمار رو به هم میدوزند تا زیر نگاه و طعنه های بقیه له نشن.

 

بلاک می کنم پس هستم!

 

بلاک کردن، از آن رفتارهای منفعلانه-پرخاشگرانه است که اولین راه حل مشکلات برای ما ایرانی ها، و مخصوصا خانم های ایرانی است. گمان نمی کنم بلاک کردن در فرهنگ رفتار آنلاین دیگر مردمان دنیا تا این حد رایج باشد.

 

بخشی از آن، بر می گردد به خشونت و پرخاشگری ای که در ناهشیار جامعه ما نشسته و آنگونه که روان شناسی اجتماعی می گوید، این پرخاشگری، زاییده انباشتگی ناکامی های ماست.

 

 بسیاری از ما، در اولین تعارض، به تهاجمی ترین شکل رفتار می کنیم. مثلاً کسی در فضای مجازی به خانمی پیشنهاد نامربوطی می دهد. واکنش آن خانم چیست؟

 

اول تعمیم افراطی می دهد و به بدترین شکل او را قضاوت می کند (ذهنیت: مرتیکه هرزه فلان فلان شده، به همه پیشنهاد می دهد)؛ بعد هم رگبار توهین را به او می بندد (رفتار: برو گمشو مزاحم نشو مرتیکه عوضی).

 

این البته در جایی است که زنی احساس قدرت کند. آن روی دیگر این سکه، پرخاشگری از نوع انفعالی آن است و جایی است که احساس توانمندی نمی کنیم. در پرخاشگری انفعالی، ذهنیت همان است. اما رفتار می شود در ظاهر سکوت و پذیرش، اما بعد اسکرین شات گرفتن و آبروی طرف را جای دیگری بردن، یا شکایت کردن، یا بلاک کردن.

 

رابطه هدفمند!

رابطه هدفمند!

 

پرسش: اگر پسری به آدم پیشنهاد آشنایی بده و من علاقه ای به دوست پسر نداشته باشم ولی ندونم نیتش چیه، آیا اشتباهه که از همون اول ازش بپرسم که برای چی می خواد باهام آشنا بشه؟ آخه تو بعضی کتابا(که البته نویسندشون اروپایی بوده) خوندم که وقتی با پسری دارید آشنا میشید خودتونو هی دنبال ازدواج نشون ندید. این باعث میشه اونا برن. ولی من فک می کنم تو ایران شاید فرق بکنه.

 

اینم بگم که من نمی خوام سنتی ازدواج کنم بگم پاشو اول بیا خواستگاری. نه من اونو میشناسم نه اون منو، پس اول دوس دارم خودمون آشنا شیم بعد بیاد خواستگاری. اما چیزی به اسم دوست پسر با توقعات روابط خاص نمی خوام باشه. فقط می خوام بدونم که هدفش از این آشنایی دوست دخترپسری و وقت تلف کردن الکی و سرگرم بودن نباشه. اما نمی دونم اینو چجوری بگم که نه توهین آمیز باشه و نه جواب دروغ بشنوم و به قول معروف الکی نگه آره من قصدم ازدواجه اما نباشه و من اینو دیر بفهمم.

 

پاسخ دکتر شکیب:

 

«رابطه هدفمند» هم مثل «دوستی سالم» از آن مفاهیم تناقض آمیزی است که فقط در قوطی عطار ما ایرانی ها پیدا می شود.

 

رابطه عاشقانه نافرجام و افسردگی

من یک گل پژمرده ام!

 

پرسش: من دختری ۲۵ ساله هستم  و مسئله ای هست که بشدت آزارم میده. در سن ۱۸ سالگی عاشق پسری شدم با وجود اینکه دختری مقید و مغروری هستم اما خودم پا پیش گذاشته و ابراز علاقه کردم. این فرد برای باهم بودن شرطی گذاشت که باید تن و وجودم را در اختیارش بگذارم. اوایل مخالفت شدیدی کردم اما از انجا که دوری از این فرد برایم سخت بود به ناچار پذیرفتم و این اورا جسور تر کرد. رابطه به سکس نینجامید اما عملا ازینکه او تن مرا لمس می کرد اذیت می شدم و حس می کردم عملا از من سواستفاده می کند و نمی توانستم لذتی ببرم. بشدت احساس پژمردگی  و البته گناه می کردم تا اینکه او مرا بدون هیچ علتی و گفتگویی رها کرد و بشدت تحقیر نمود. این ضربه مرا خیلی خیلی حساس کرد و دچار مشکلات فراوان شدم. مشکلات عصبی و روانی مشکلات گوارشی, کاهش وزن تا ۷کیلو و ..... بطوری که تا ۴ماه من علائم قاعدگی راهم‌ نداشتم.