سایر

قتل در کوچه بن بست

پرسش: در مورد مطلب اخر با عنوان «قتل در کوچه بن بست»  از کجا متوجه شدید که همسر آقای نجفی دچار اختلال شخصیت مرزی بوده؟ خانم استاد که مرده و الان چطور میشه در موردش قضاوت کرد؟

 پاسخ من:

درود دوست عزیز

اولا بگویم تشخیص اختلال شخصیت آسان نیست و حتی صرفا با مصاحبه بالینی با فرد مورد نظر هم نمی شود به تشخیص قطعی رسید و گاهی لازم است از بستگان و اطرافیان هم اطلاعات گرفت. پس مسأله قضاوت بالینی نیست. آنچه من در یادداشت عنوان کردم، تحلیلی از موقعیت مردی بود که در شرایطی منفعلانه و بدون آگاهی، نتوانست تکانه های پرخاشگرانه خود را کنترل کند و فاجعه ای را برای خود رقم زد. گفتم که موقعیت مشابه، برای بسیاری از زنان و مردان دیگر هم تکرار شده، می شود و تا وقتی آگاه نشویم، خواهد شد.

جامعه ستیزی، به سبک ایرانی


درباره اختلالات شخصیت که نوشتم، بعضی همراهان انتقاد کردند که آن نوشته، چندان همدلی نداشت و فقط توصیه کرده بود از این افراد دوری کنید و بس. حق داشتند، اما چه می شود کرد؟

 

خیلی از مبتلایان به اختلال شخصیت، بسیار هم در کار خود موفق اند، کنار من و شما دارند زندگی می کنند، حتی مدارج بالای مدیریتی و حکومتی دارند، اما نمی توانند روابط صمیمی و سازنده بسازند، چون در تکوین خودپنداره شان مسأله داشته اند. دردناک این است که آنها، مسأله خود را گاهی هرگز به رسمیت نمی شناسند. سالها و تا پایان عمر، دیگران را آزار می دهند و می میرند.

 

در آمریکا، شایع ترین اختلال شخصیت، که از هر ۱۰۰ نفر، ۴ نفر به آن مبتلا هستند، شخصیت آنتی سوشیال یا ضد اجتماعی یا جامعه ستیز است. سه چهارم مجرمان جنایتکار در آمریکا، اختلال شخصیت جامعه ستیز دارند. آنجا، که نظم و قانون حاکم است و مجرمان راحت از چنگ قانون در نمی روند، شخصیت های ضد اجتماعی غربال می شوند و گاهی قانون آنها را وادار می کند به درمان. اما بازهم، نتیجه درمان، درخشان نیست. در ایران ما چطور؟

 

نشانه های شخصیت ضد اجتماعی را می گویم که خودتان قضاوت کنید. در فیلم «شعله ور»،  تصویری از یک شخصیت ضد اجتماعی ایرانی، به نحوی همدلانه، نمایش داده شده. اگر خواستید این آدمها را بهتر بشناسید، شعله ور را ببینید.

 

شخصیت های ضد اجتماعی، اغلب در کودکی، سابقه شیطنت و شرارت دارند. کتاب های مرجع می نویسند باید شواهد اختلال سلوک (فرار از مدرسه یا خانه، دروغگویی مکرر، دزدی، خرابکاری و...) در کودکی فرد باشد. و در بزرگسالی:

۱-  آنها قانون گریزند. هرجا بتوانند بی قانونی می کنند. در ایران ما، لزوما مچ اینها را نمی گیرند. پس در ایران، دنبال این افراد در زندان نگردید. بی قانونی، ممکن است از بی توجهی به قوانین راهنمایی رانندگی باشد، تا پرداخت نکردن اقساط وام بانکی، تا جعل سند، تا دزدی و قتل.

 

۲-  آنها دروغ زیاد می گویند و پنهان کاری و فریبکاری زیاد دارند. در نقشه کشیدن برای فریب دیگران استادند و از آن لذت می برند.

 

۳-  آنها به ندرت احساس گناه و پشیمانی دارند. ممکن است به راحتی به دیگران آسیب بزنند و عین خیالشان نباشد. این را در کتابها ننوشته اند، اما چیزی که زیاد می بینیم و در «شعله ور» هم خوب نمایش داده شده، این است که گویا آسیب به دیگران، تسکینی است برای احساس حقارت پنهان آنان. حسادت و حق به جانب بودن و فقدان همدلی، ویژگی های یک اختلال شخصیت دیگر موسوم به خودشیفته است، که بسیار با شخصیت ضد اجتماعی همپوشانی دارد.

 

۴-  آنها تندخو هستند. البته بداخلاقی همیشگی نیست. گاهی هم به طرز فریبکارانه ای، خیلی هم مهربان اند. اما خیلی زود عصبی می شوند و وقتی پرخاشگری می کنند، کسی جلودارشان نیست.

 

۵-  آنها بی مسوولیت اند. عده ای در زندگی شان بارها شغل عوض می کنند و در هیچ کدام هم موفق نمی شوند. عده ای هم تا پایان عمر یک کارمند دون پایه می مانند و تا می توانند زیر میزی می گیرند. گاهی هم رسماً خلافکار می شوند. در نهایت، آنها اغلب در اداره امور یک خانواده هم ناتوانند. البته در ایران ما، ممکن است با پارتی بازی، پست های مدیریتی هم بگیرند. گند می زنند؟ مهم نیست. از پشت این میز می روند پشت یک میز دیگر.

 

۶-  آنها رفتارهای خطرناک می کنند و به پیامدهای منفی رفتارشان توجهی ندارند. در فرهنگ غربی، شاخص این رفتارها، مصرف مواد مخدر، یا روابط جنسی بی پروا گزارش می شود. اما رانندگی خطرناک، احتمالا رفتار تکانشی رایج تری در فرهنگ ماست. افرادی که جرایم مکرر مرتکب می شوند و اصطلاحا عبرت نمی گیرند، ازاین دسته اند.

 

۷-  آنها نسبت به سلامت خود و دیگران کم توجه اند.

یادتان باشد که از یک سو، تشخیص اختلال شخصیت، کاری است دشوار و نباید به آسانی این برچسب را روی پیشانی آدمها چسباند. اما از سوی دیگر، در کتب مرجع می نویسند که برای تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی، از ۷ نشانه ای که ذکر شد، کافی است ۳ نشانه حاضر باشد.

 

شاید تفاوتی که شخصیت جامعه ستیز ایرانی، با شخصیت جامعه ستیز در غرب دارد این باشد که آنجا، مثل آب و روغن، می شود جامعه ستیزان را جدا کرد، اما در ایران، مصداق آب و نمک است. هرگز یادم نمی رود که یکی از مراجعانم، داستان همسرش را می گفت که دکترا داشت و یک جامعه ستیز تمام عیار بود و دو بار اقدام به قتل او کرده بود و آخر هم خودش خودکشی کرده بود. جالب این بود که مراجع من، با همه آن اوصاف، تا مرگ همسرش، در آن زندگی مشترک مانده بود. اینجا ایران است.

 

این پرسش و پاسخ ها را هم نگاه کنید:

 دیدگاه یا پرسش خود را در کامنت ها ارسال کنید.اگر عضو سایت نیستید اینجا ثبت نام کنید.

*برای ارسال دیدگاه عضو شوید و از منوی ورود به سایت وارد شوید.

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است...

روز به روز بیشتر به این نتیجه می رسم که در روابط بین فردی، بخصوص میان زن و شوهرها، اگر پای آسیب های روانی (اختلالات شخصیت، افسردگی، وسواس و...) در میان نباشد، کافی است آدمها بلد باشند با هم «جرات ورزانه» رفتار کنند. زندگی شیرین می شود.

بیشتر روان شناسان، نگاهی مینی‌مالیستی به جرات ورزی دارند. آن را خلاصه می کنند به چند تکنیک در حوزه مهارت های ارتباطی، که با آنها می شود خودی نشان داد. اما مفهوم اساسی جرات ورزی، یعنی تعامل «برد-برد»، فراتر از اینهاست.

آدمیزاد، یک بعد جانوری دارد. واکنش حیوانات در برابر اضطراب، واکنش «جنگ یا گریز» است. یعنی همان واکنش اگرسیو (سلطه جویانه، پرخاشگرانه) یا پسیو (منفعلانه) خودمان. ما آدمها، در تعامل با دیگران، گرایشی غریزی و ذاتی و زیستی به سوی واکنش های منفعلانه یا پرخاشگرانه داریم. یا می خواهیم ببریم، یا اگر زورمان نرسد، عقب می نشینیم. تا اینجا، غرایزمان دارند ما را پیش می برند.

ترامپ بیمار نیست!

در خبرها آمده که پزشکان کاخ سفید ترامپ را معاینه کرده اند و گفته اند او در سلامت کامل جسمی و روانی است. پزشکی که اوباما و بوش هم زیر نظر او بوده اند، 4 ساعت رییس جمهور آمریکا را بررسی کرده و ظاهرا نتیجه این بوده که ترامپ 71 ساله، احتمالا به لطف «ژن های خوب» ش از من و شما هم سالم تر است. نکته هایی در این داستان هست:

1- عده ای می گویند رییس جمهور آمریکا بیمار است. او در پاسخ، این افراد را متهم به تهدید امنیت ملی و تضعیف نظام و آب به آسیاب دشمن ریختن نمی کند. دستکم در ظاهر می رود و معاینه می شود و نتیجه را اعلام می کنند. ظاهرا نشان می دهد به افکار عمومی اهمیت می دهد.