پرسش: موضوعی ذهنم رو آشفته کرده و خیلی دوست داشتم جوابش رو از دیدگاه شما بشنوم. آیا ایرادی داره که زن و شوهر گاهی اگر دوست داشتن به تنهایی سفر برن و چند روز از سال رو کنار هم نباشن؟ هر چقدر هم عاشق و دلبسته ی همدیگه هستن... به این خاطر میپرسم که یکبار برای همیشه جواب یک متخصص رو به همه ی اون هایی بدم که بدون دانش برای ما نسخه میپیچن.
میگن اگر شما پیش هم نباشید، نبودنتون عادی میشه و جالب اینکه دیگه همسرت برای رفع نیاز جنسیش به تو نیازی نداره و زندگیتون خراب میشه! مگر دوتا انسان به صرف رفع نیاز جنسی ازدواج میکنن که اگر دو روز تنها باشن این اتفاق بیفته؟
درسته که نیاز جنسی هست، ولی قراره که هی بچسبیم به همدیگه و تا حس نیاز داشتیم سکس و سکس؟ و از هم دور نشیم که زود رفع شه؟ نباید بلد باشیم که کنترل کنیم خواسته هامون رو بعضی وقتا؟ اگه نکنیم که فرقی با موجودات دیگه نداریم...
ریشه ی این باورا از کجاست؟ خیلی به نظرم تلخ اومد.. به آدم هایی فکر کردم که سال ها با این عقاید زندگی میکنن، خانم هایی که محدود میشن و خودشونم فک میکنن یه جعبه ابزارن برای رفع نیاز همسراشون و البته میبالن به این قضیه و کار کسی مثل من رو اشتباه میدونن!
پاسخ دکتر شکیب:
خودتان که به پرسش تان پاسخ داده اید. اینکه از همسرم دور نباشم، چون ممکن است شیطنت کند، نشان می دهد رابطه ناامن و متزلزل است. اینکه تنها نگذارمش مبادا که خطا کند، یعنی رابطه بالغانه نیست. رابطه والد-کودک است و می شود پیش بینی کرد چه بلاهایی ممکن است بر سر ازدواجی بیاید که در آن زن و مرد، مامان بازی می کنند.
باور غلط رایج این است که زن و شوهر همه چیزشان باید با هم باشد. گذشته از اینکه تحقق چنین فرضی عملا بسیار دشوار است، و خودش اسباب تعارض (چرا به من نگفتی فلان جا رفتی؟ چرا تلفن مرا جواب ندادی؟ و... یا برعکس، چرا گوشی مرا چک کردی؟ مگر به من اطمینان نداری؟) چنین رویکردی، نه که رابطه را محکم نمی کند، که زمینه ساز گسست است.
در این باره بسیار می شود گفت. مورای بوئن که نظریاتش ستون فقرات خانواده درمانی را شکل داده، می گوید ما انسانها هم وقتی به هم نزدیک می شویم، هم زمانی که فاصله می گیریم، گرفتار اضطراب می شویم. گویا ما در هر رابطه، باید در نقطه ای بایستیم که کمترین اضطراب را تجربه کنیم.
از منظری دیگر، یک کودک مضطرب است که دلش می خواهد به مادرش بچسبد. بالغ، نیازمند فضایی برای تنهایی خود است و اگر زندگی مشترک چنین فضایی را سلب کند (ما که همیشه کار داریم، وقت های خالی مان را حتما باید با هم باشیم) نیازی اساسی از وجه بالغ شخصیت ما تامین نمی شود. وقتی این فضا رسمیت نیابد، ممکن است فرد ناخوداگاه تلاش کند این نیاز را به صورت غیر رسمی و غیر اخلاقی (حیاط خلوت) جبران کند.
ما به زوج ها توصیه می کنیم هر از گاهی، تنها سفر بروند. می گوییم هر هفته، ساعت هایی را از وظایف مادری و پدری و همسری خود مرخصی بگیرند و فقط برای خودشان باشند.
به عنوان یک قاعده سرانگشتی می گویم در یک خانواده، ۶۰ درصد زمانی که پدر و مادر وقتی آزاد (فارغ از وظایف حرفه ای) دارند، کنار همه اعضای خانواده، ۳۰ درصد در خلوت دونفره شان، و ۱۰ درصد مطلقا برای خودشان باشد.
تعهد زناشویی، با این فضاهای تنفس رسمی نقض نمی شود. اگر کسی بی تعهد و پیمان شکن باشد، بالاخره کار خودش را می کند. با کنترلگری و رفتار والدانه، می خواهید ابرو را درست کنید، چشم کور می شود.
سپاس از همراهی شما! مشتاق هستیم نظر شما را درباره این مطلب بدانیم. اگر عضو سایت نیستید اینجا ثبت نام کنید.
*پس از عضویت برای ارسال دیدگاه از منوی ورود به سایت وارد شوید.