سه اشتباه در نامزدبازی

در فرهنگ ما، وقتی کسی می گوید فلانی «نامزد» من است، آقا یا خانم فلانی می تواند هر وضعیتی داشته باشد: ممکن است عقد کرده باشند؛ ممکن است نشان کرده باشند؛ ممکن است آقا فقط خواستگاری رفته باشد؛ ممکن است اصلا خواستگاری هم نرفته باشد و فقط بین خودشان قول و قرار گذاشته باشند؛ و حتی ممکن است دوست دختر و پسر باشند بدون هیچ برنامه ای برای ازدواج. اما همه اینها را می گوییم «نامزد».

 

من در این یادداشت اما درباره نامزدی حرف می زنم به معنای واقعی اش. یعنی دو نفر «نامزد» شده اند برای ازدواج. پس هنوز ازدواجی صورت نگرفته. این دو نفر دارند همدیگر را ارزیابی می کنند تا ببینند برای هم مناسب اند یا نه. این معنای واقعی «نامزدی» است. می خواهم درباره سه اشتباه رایج در این دوره بگویم.

 

اول:  جشن بگیریم!

یکی از رسم هایی که نه فقط بیخود و بی جهت، که زیانبار است، همین جشن نامزدی است. شهر را خبر می کنیم که چه بگوییم؟ بگوییم دختر و پسر ما دارند همدیگر را ارزیابی می کنند؟ خب این بندگان خدا اگر به این نتیجه رسیدند که به درد هم نمی خورند، چه گلی به سر بگیرند؟ خود شما پدر و مادر خیراندیش نیستید که از ترس آبرو به جوان هایتان فشار می آورید که: حالا دیگر نمی شود همه چیز را به هم زد و «باید» ازدواج کنید؟ زندگی ای که علیرغم میل دو نفر و با زور و جبر شما شکل بگیرد، چه عاقبتی خواهد داشت؟

 

دوم: عاشق شویم!

این یکی، اشتباهی است که خود جوانها مرتکب می شوند. دختر و پسر پرشور و حالی که نامزد کرده اند، فراموش می کنند برای ازدواج دارند همدیگر را می شناسند و ارزیابی می کنند. چشم باز می کنند و می بینند ای دل غافل، عاشق شده اند! خب وقتی عاشق شدید که دیگر نمی شود ارزیابی کرد! فقط می خواهید به هرقیمتی به هم برسید. لطفا با عشق ازدواج نکنید.

 

نمی گوییم باید دور باشید از هم. اتفاقا پیشنهاد می کنیم که زوج ها در دوره نامزدی حتی عقد موقت کنند و بتوانند با هم خلوت هم داشته باشند تا از  نظر جنسی هم، یکدیگر را ارزیابی کنند؛ البته همیشه این خطر  وابستگی هست و به دنبال تجربه لذتبخش جنسی، آدمها اتفاقا بیشتر به هم وابسته شوند. اما سوال این است که اگر بخواهیم از این خطر پیشگیری کنیم چه باید بکنیم؟ باید دختر و پسر همدیگر را نبینند و نشناسند و مثل عهد ناصر الدین شاه همدیگر را اولین بار در حجله ملاقات کنند؟

 

راهی جز این نیست که بگذاریم آدمها با هم معاشرت کنند و همدیگر را بشناسند؛ اما آدمها هم باید از خودشان و طرف مقابل شان، مراقبت کنند.

 

سوم: صبر کنیم تا هجران به پایان برسد!

اشتباه رایج دیگر این است که دوره نامزدی را دوره فترت بدانیم. دختر و پسر هر کدام در یک سوی کشور زندگی خودشان را بکنند و فقط با هم تلفنی و چتی معاشرت کنند و ماهی دو ماهی یکی دو روز همدیگر را ببینند و به این «دوری و دوستی» می گوییم نامزدی. یا در یک شهر باشند اما نگذاریم با هم معاشرت کنند مبادا که خطایی رخ دهد. این که نمی شود. مگر نه اینکه قرار است نامزدی دوره شناخت و ارزیابی باشد؟ آدمها از راه دور فقط می توانند قربان صدقه هم بروند و یا قهر کنند. اسهال گرفتن همدیگر را که نمی بینند. اوقات تلخی همدیگر را که تجربه نمی کنند. کنار هم نیستند که ببینند وقتی خسته و آشفته و عصبی هستند، چطور رفتار می کنند.

 

نامزدی ها و دوستی های اشتباه، می رسد به ازدواج های ناپایدار. و این می شود که ده ها میلیون تومان خرج عروسی ای می شود که چند ماه بیشتر دوام ندارد.

 

این پرسش و پاسخ ها را هم نگاه کنید:

دیدگاه‌ها  

#2 Setareh 1399-06-06 13:47
بنظرم کم کم فرهنگ داره تغییر میکنه به این سمت که خیلی از رسمهای سنتی کنار گذاشته بشه
ولی خود افراد هم باید بتونن وفق بدن
ولی ما متاسفانه یا از اون ور بوم میفتیم یا از این ور
پاسخ به این نظر
#1 سمانه 1399-06-06 13:41
چقدر کار سختیه که تو این دوره کنترل کنی که عاشق نشی یا رابطه جنسی سطحی داشته باشی اما درگیر احساسات بعدیش نشی
اصلا ممکنه؟
پاسخ به این نظر

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید