رابطه جنسی با کسی که قصد ازدواج با او را دارید

مقدمه ۱: آنچه می خوانید نظر شخصی من است و علمی نیست. تا به حال مطالعه ای در این باره انجام نشده یا من هر چه گشتم، پیدا نکردم.


مقدمه ۲: در این یادداشت، از دید مذهب یا فقه به موضوع نگاه نمی کنم. قاعدتا کسی این سوال را از من پرسیده که اعتقادی به آن احکام ندارد. من هم معلم دینی نیستم.

 

اجازه بدهید اول سوال را کمی واضح تر کنم. دختری که به مقوله ازدواج، سنتی نگاه نمی کند و رابطه با جنس مخالف را فقط در چارچوب ازدواج نمی بیند، با پسری آشنا شده.

 

دوستی از همان اول با قصد ازدواج بوده، یا کمی که رابطه عمیق تر شده، درباره ازدواج صحبت کرده اند، یا اصلا پسر رسما آمده خواستگاری؛ ولی حالا به نقطه ای رسیده اند که هر دو نفر دلشان خلوت با هم را می خواهد.

 

دختر مردد مانده که وارد فاز جدید بشود یا نه. هم دلش می خواهد، چون پسر را دوست دارد؛ هم می ترسد و فکر می کند اگر با او به رختخواب برود، ممکن است آن پسر دیگر انگیزه ای برای ازدواج نداشته باشد.

 

دغدغه های دیگری هم هست. مثلا دختر فکر می کند تجربه رابطه جنسی با آن پسر، می تواند کمک کند ارزیابی بهتری از او داشته باشد و تصمیم برای ازدواج را با چشم بازتری بگیرد؛ از طرف دیگر، نگران است اگر ازدواج کردند، در آینده آن پسر چه تصویری از او در ذهن دارد، یا چه اتهامی به او وارد می کند.
حالا این دختر می آید و از من مشاور می پرسد که رابطه جنسی در این موقعیت خوب است یا نه، و در چه حد؟

 


قبل از پاسخ به این پرسش، ۴ نکته هست که مرورش در اینجا کمک می کند.

۱- درباره رابطه در دوره عقد هم می گویم. معتقدم مردی که بخواهد بعد از رابطه جنسی، انگیزه اش برای ازدواج کمتر شود، همان بهتر که همین حالا برود. چنین مردی، اصلا ازدواج را نفهمیده و تصمیمش برای ازدواج درست نبوده و با این مرد زیر یک سقف رفتن، اشتباه است.

 

۲- رابطه جنسی، چسبندگی ایجاد می کند؛ مخصوصا برای خانمها، و مخصوصا در تجربه های اول. از قضا، خود این چسبندگی می تواند در عقلانیتی که برای ارزیابی ازدواج لازم است، اخلال ایجاد کند.

 

۳- برای مردان هم هست، اما برای زنان، سخت تر است و بار روانی بیشتری دارد جدا شدن از مردی که با او به رختخواب رفته اند. دنیای قدیم به زن یاد داده دست نیافتنی باشد و تن اش را سرمایه زندگی اش بداند. هر چقدر مدرن، اما سنت هنوز در رگ و ریشه مان هست. پس حتی برای یک زن کاملا روشنفکر و امروزی هم، اگر وارد شدن به رختخواب یک مرد، آسان نیست، خارج شدن از آن سخت تر است.

 

۴- ما یک جامعه ناهمگن داریم، در حال گذار از سنت به تجدد. آیا در این جامعه می شود دختر و پسری برای ازدواج شان تصمیم بگیرند، کاملا مستقل از خانواده ها؟ آیا بکارت دختر برای ازدواج، دیگر برای هیچ مردی مهم نیست؟ برای خانواده ها چطور؟

 

اما پاسخ من به آن سوال؛ پاسخی که با توجه به آنچه گفتم، مشروط است. دختر داستان ما، با چهار «اگر» مواجه است که هرکدام محقق باشد، به او می گویم نه، این کار را نکن.

۱- اگر هنوز virgin است (یعنی پرده بکارت دست نخورده)


۲- اگر این می خواهد اولین تجربه رابطه تنی او باشد، یا اولین تجربه نزدیکی.


۳- اگر نمی تواند تصور کند بعد از رابطه، آقای محترم بگوید ارزیابی اش منفی است و نمی خواهد با او ازدواج کند؛ و اگر این را بشنود، ویران می شود.


۴- اگر می خواهد این تجربه را از پدر و مادرش (یا آدم های اصلی خانواده که با آنها رابطه عمیقی دارد) پنهان کند.

 

اگر حتی یکی از چهار گزاره بالا مصداق داشته باشد، نظر من این است که برقراری رابطه تنی یک خانم، با آقایی که قصد ازدواج با او را دارد، اشتباه محض است.

 

این پرسش و پاسخ ها را هم نگاه کنید:

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید