یاد بگیریم بایستیم

آیا رفتارهای غیر معمول در سکس، که سکس مقعدی یکی از معمول ترین شان است، رواج یافته؟ آیا باید نگران باشیم؟ چرا؟

یکی ازسوء تفاهم های رایج این است که دنیای مدرن، دنیای انحرافات جنسی است. البته که در دنیای سنتی همگان سر به راه و مطیع بودند و در دنیای مدرن آزادی آدمها اصالت یافته و همین هم باعث می شود آدم ها بیشتر خودشان باشند و بیشتر خودشان را ابراز کنند. اما رفتارهای جنسی، همیشه و هنوز در حریم خصوصی آدمها بوده اند و روش های پژوهشی مدرن هم عمری بیش از چند دهه ندارند. پس هیچ کس نمی تواند اثبات کند مثلا فلان رفتار جنسی در گذشته ها کمتر بود یا بیشتر. به نظر می رسد اما، که همین بیان و ابراز بیشتر ما را دچار سوء تفاهم می کند.

همانند همجنس‌گرایی و پارافیلیاها که قدمتی به طول تاریخ بشر دارند، سکس مقعدی هم بوده و هست و خواهد بود. میمون های بونوبو هم سکس مقعدی دارند. اما اگر دنبال ریشه ها باشیم، شاید بتوان سبب شناسی را در این ۷ مورد خلاصه کرد:

علت های بیولوژیک:
۱- گرایش غریزی ما به تنوع در رفتارهای جنسی لذت گرایانه
۲- شلی عضلات کف لگن در برخی خانم‌ها و نیاز همسر به فشار بیشتر روی آلت هنگام نزدیکی
۳- گرایش زیستی به همجنس در مردان بایسکچوال که ممکن است به صورت تمایل بیشتر به سکس مقعدی با زنان بروز کند

علت های اجتماعی و فرهنگی:
۴- رواج پورنوگرافی و تاثیر آن بر هنجارهای رفتاری در سکس
۵- فرهنگ مرد سالار و دخول محور که سکس مقعدی را نمادی از اعمال قدرت مردانه می داند
۶- خطاهای شناختی درباره مفهوم بکارت و تعارض باورهای دنیای سنتی با نیازهای امروزی که منجر به یافتن راه حلی مثل سکس مقعدی برای حفظ زهچین (پرده بکارت) می شود

علت های روان شناختی:
۷- نمادی از خشم سرکوب شده در یک مرد که ممکن است نسبت به جنس مخالف به طور کلی، یا نسبت به همسر و ثانویه به تعارضات ناشی از جنگ قدرت بین زوجین باشد

احتمالا ترکیبی از این عوامل باعث شوند این رفتار در یک زوج، نه به عنوان یک تنوع قابل پذیرش، که به عنوان عاملی اخلالگر در فرایند سکس لذتبخش عمل کند، وقتی یک نفر به خودش حق می دهد به قیمت رنج دیگری، لذت ببرد.

بیش و پیش از آنکه ما نیازمند این باشیم که درباره تکنیک های انجام سکس مقعدی آموزش بدهیم، لازم داریم به زنان و مردان بیاموزیم که در سکس و در همه جا، حقوق برابر دارند.

تا وقتی هر دو طرف رضایت دارند، از نظر من درمانگر، مسأله ای وجود ندارد. اما وقتی مردی دارد اراده خودش را تحمیل می کند، یار و همسرش را آزار می دهد تا به منویات خودش برسد، باید یاد بدهیم که زن بایستد. نه با خشم و پرخاشگری متقابل، که با گفتگویی جرات ورزانه.

این همان چیزی است که ما همه جا کم داریم. از بالاترین سطوح مملکت گرفته تا در اتاقهای خوابمان. ما لازم داریم یاد بگیریم جرات ورزی را، تا دیگران به خودشان حق ندهند برای ما تصمیم بگیرند و در همه امور ما «دخول» کنند.

 

 سپاس از همراهی شما! مشتاق هستیم نظر شما را درباره این مطلب بدانیم. اگر عضو سایت نیستید اینجا ثبت نام کنید.

*پس از عضویت برای ارسال دیدگاه از منوی ورود به سایت وارد شوید.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید