ده نکته درباره خیانت زناشویی

۱- کیست؟

خیانت واقعا چی هست و چی نیست؟ کلاسیک نگاه کنیم می شود «شکستن توافق زن و شوهری درباره انحصار رابطه جنسی» اما درباره واژه های «توافق» و «رابطه» می شود تا صبح صحبت کرد. یک نگاه هم ممکن است خیانت باشد؟ یا رابطه جنسی گذری و بی رابطه عاطفی را هم نباید جدی گرفت؟ به نظر من، یکی از چیزهایی که یک زوج باید قبل از شروع رابطه یا ازدواج درباره آن توافق کنند، معنای خیانت است. باید استانداردهایمان را در رابطه با جنس مخالف برای هم تعریف کنیم. تعریف خیانت برای هر زوج متفاوت است.

 

۲- نامش چیست؟

برایش در انگلیسی واژه های زیادی هست: infidelity، cheating، affair و… اما در فارسی می گوییم خیانت؛ و من مخالفم. خیانت بار اخلاقی سنگینی دارد و طرف را با خاک یکسان می کند. درحالی که این یک چالش بین دو طرف است و حتما نقش طرف مقابل را باید در آن دید. «روابط فرازناشویی» اصطلاح علمی تری است و البته خیلی خنثی. دوستی می گفت پیشوند «فرا» بار مثبت هم دارد! اگر بپذیریم، پیشوند «ورا» یا «برون» شاید بهتر باشد.

­­­­­

۳- یعنی تمام؟

در آمریکا، علت ۹۰ درصد طلاق ها در ازدواج اول، خیانت است و مطالعات دیگر نشان داده صرف نظر از اینکه همسر بداند یا نه، احتمال طلاق را دو برابر می کند. اما نکته بسیار مهم این است: روابط ورازناشویی، هرچند یک چالش فوق العاده سنگین در زندگی زناشویی است، اما اگر یک زوج بتوانند به سلامت از این گردنه عبور کنند، حتی ممکن است در آینده، سطح بالاتری از صمیمت و رضایتمندی از زندگی مشترک را تجربه کنند.

 

۴- کی؟

در ایران که خیانت نداریم، اما مطالعات غربی نشان می دهد بیشترین احتمال خیانت در میانسالی است؛ یعنی حدود ۴۰ تا ۶۰ سالگی. محتمل ترین مورد، همکاران و دوستان اند؛ ۳۵ تا ۴۰ درصد خیانت ها در رابطه با آدم های دور و بر است. نکته جالب دیگر: احتمال رابطه با عشق قبلی، تقریبا معادل یک فرد غریبه است؛ کمتر از ۲۵ درصد.

 

۵- چرا؟

ریشه های روانی و اجتماعی زیادی برای خیانت توصیف کرده اند اما: ساده انگارانه و دم دستی ترین فرض این است که مرد یا زن خیانتکار، یک آدم بی اراده تنوع طلب است که نتوانسته جلوی تمایلات جنسی اش را بگیرد. آدمهای خیانت دیده اغلب دوست دارند بگویند ما قربانی هوسبازی همسرمان شده ایم و به تنها چیزی که فکر نمی کنند نقش خودشان است. نه در روزهای التهاب، اما وقتی آرام شدند، همیشه از آنها می پرسم: فرضا که همسرت بی بندوبار؛ فکر می کنی مقصر این انتخاب اشتباه کیست؟

 

۶- همیشه هست؟

همه نمی کنند و همیشه هم نیست اما برای همه و همیشه احتمال خیانت هست. اشتباه است فکر کنیم فقط وقتی بروز می کند که عشقی در ازدواج باقی نمانده. این درست که در ازدواج های مشکل دار احتمال خیانت بیشتر است و وقتی من مشاور به آن می رسم، موظفم دنبال مشکل زمینه ساز در آن رابطه بگردم. اما گاهی در ازدواج های خوب هم هست؛ مخصوصا در آقایان (از نوع تصادفی)

 

۷- مرد و زن دارد؟

مردان، اغلب رابطه جنسی برقرار می کنند و زنان اغلب رابطه عاطفی. گروهی بر همین اساس خیانت را به سه دسته تقسیم می کنند: جنسی، عاطفی یا هردو باهم. مدل زنانه (عاطفی) جدی تر و عمیق تر است و باید به دنبال آسیب های زمینه سازش در زندگی مشترک گشت. اما مدل مردانه (جنسی) معمولا گذراست و تصادفی، مگر اینکه ادامه پیدا کند و رابطه عاطفی هم شکل بگیرد.

 

۸- درمان چیست؟

دقت کنید که می گویم «درمان» یعنی که روابط ورازناشویی مثل بیماری است. گاهی آدم ها از بیماری می میرند اما بیشتر وقتها هم می شود خوب شد، حتی از روز اول بهتر. محکوم کردن طرف مقابل و نپذیرفتن مسئولیت خود، کار درمان را مشکل می کند. در واقع بعد از خیانت دو اتفاق می افتد: یا رابطه به سمت تخریب بیشتر می رود، یا با کمک زوج درمانگر، زوج فرصت بازبینی رابطه شان را پیدا می کنند و صمیمی تر می شوند. حالت سومی نیست. برای حالت دوم (بازسازی)، مشاوره لازم است و خطاست اگر فکر کنیم بدون فرایند درمان، همه چیز فراموش و خود به خود، زندگی شیرین می شود. روی هم را ببوسیم و قول بده دیگر اتفاق نیفتد و… درمان خیانت نیست و سال دیگر باز همان آش و کاسه، محتمل است. پس چه باید کرد؟

 

۹- چطور؟

گاهی این اتفاق از نوع تصادفی است؛ بدون پیش بینی، بدون عشق، بدون انتظار ادامه رابطه و با ناراحتی و احساس گناه فرد خیانتکار. در نقطه مقابل، ممکن است خیانتکار از آن افرادی باشد که اصلا برای رابطه متعهدانه ساخته نشده. در این دو حالت عوامل زمینه ساز کم اهمیت ترند و درحالت دوم، درمانی وجود ندارد جز جدایی. اما گاهی هم یک رابطه رمانتیک شکل گرفته و اینجا باید به دنبال عوامل زمینه ساز گشت. انواع خاص تری از خیانت هم وجود دارد. هنر یک درمانگر این است که بفهمد با کدام مورد طرف است و بر اساس آن چطور می تواند به زوج کمک کند. به نظر من که دستکم ۱۰ جلسه لازم است و ۶ ماه زمان، تا خیالمان راحت شود که بیماری ریشه کن شده. البته اگر درمان خیانت، جدایی نباشد.

 

۱۰- ببخش و فراموش نکن

بعد از مشاوره بحران و آرامش بخشی، یکی از راهبردها کمک به فرد خیانت دیده است برای اینکه بتواند ببخشد. بخشش، سه مرحله دارد. اول، احساس رهایی و باور اینکه زندگی هیچ کس وابسته به هیچ کس نیست. (در این مرحله، آدم ها می بخشند و ترک می کنند)؛ دوم، به دنبال دلیل گشتن و به مفروضات تازه رسیدن؛ و سوم، باور اینکه تنبیه بی حاصل است. از اینجاست که آدم ها می خواهند واقعا ببخشند و ادامه بدهند.

 

این پرسش و پاسخ ها را هم نگاه کنید:

 

 سپاس از همراهی شما! مشتاق هستیم نظر شما را درباره این مطلب بدانیم. اگر عضو سایت نیستید اینجا ثبت نام کنید.

*پس از عضویت برای ارسال دیدگاه از منوی ورود به سایت وارد شوید.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید