سلام آقای دکتر
من ٣٢ سال دارم و مجرد هستم. ٦ سال است كه خارج از كشور زندگي مي كنم و وقتي تصميم گرفتم بكارتم را بيخيال شوم ٢٧ سالم بود. تجربه خوبي نبود چون تصميم گرفته بودم به ايران برگردم و بكارتم را با كسي كه دوستش داشتم از دست بدهم چون حس مي كردم عشق را با او تجربه كردم. قبل از او هم يك دوست پسر داشتم كه با او هم رابطه جنسي خوبي داشتيم اما بدون دخول. چون من از دخول ترسان بودم دليل درستش را خاطرم نيست كه اعتقادي داشتم با از كل قصيه مي ترسيدم.
آن شب مست كردم، چيزي كه با شخصيت ترسو و محافظه كارانه من بسيار مغايرت داشت. مست بودن به من جرات ميداد و من مي خواستم از اين سد هراس از بكارت خلاص شوم. چون خودم تحصيل كرده بودم و مي دانستم اين طرز تفكر چقدر چيز ضايعي است. اما عملي كردنش اسان نبود! با شروع سکس کامل،٥،٦ ماه گرفتار آن رابطه عاشقانه ماندم و غرق در تجربه عجيب سكس كامل بودم. درد داشتم اما باز دلم میخواست تکرار شود...