آتنا و مدارا


درباره ماجرای غم انگیز آتنا اصلانی زیاد گفته اند و نوشته اند.

درباره فقدان آموزش جنسی به کودکان گفتند که پیشگیری می کند از جرایمی چون کودک آزاری، و البته نگفتند که پیش از آتنا، پدر و مادرها باید آموزش ببینند که نمی بینند.

درباب «کودک همسری» و ضرورت اصلاح قوانین مربوط به سن ازدواج سخن به میان آمد و نوشتند در کشوری که دختر ۱۵ ساله مطلقه دارد، نگاه جنسی به دختران خردسال عجیب نیست.

گروهی هم ترجیع بند خود را تکرار کردند که بی حجابی است که باعث غلیان احساسات جنسی در جامعه می شود و این فاجعه ها به بار می آید؛ مغلطه ای شبیه اینکه «مردم زیاد سفر می روند که این همه تصادف و مرگ و میر جاده ای داریم».

 

درباره این ها زیاد گفته شده. من تلاش می کنم از منظری دیگر ماجرا را واکاوی کنم.

معتقدم آنچه پس از این حادثه تلخ رخ داده، به اندازه اصل ماجرا نگران کننده است. مردم شهر به مغازه قاتل هجوم بردند و شعار دادند و ویران کردند؛ همسر و فرزند قاتل از شهر گریختند؛ و ‌موج احساسات منفی مردم، خشونتی آفرید که آتنای معصوم، قربانی همان خشونت بود.

 

یکی آمد و پشت تریبونی گفت باید با بی حجابی و ماهواره «برخورد» کرد تا این حادثه تکرار نشود. گروهی گفتند باید قاتل را به «اشد مجازات» رساند تا «درس عبرت» شود. گروهی هم مخالفان سند ۲۰۳۰ را «تحقیر» کردند که دیدید چقدر «نادان» بودید. و همه اینها یعنی اصطکاک بیشتر، یعنی رواداری کمتر، یعنی فرش قرمز برای تکرار حادثه های تلخ تر.

 

ما مردمانی شده ایم متخصص بزرگ نمایی اختلافات، مروج دشمنی ها و دشنام ها و طبعا مربی خشونت ورزی و بی تحملی و انگ زنی به فرزندان مان.

 

وقتی زیر باد کولر، راحت به هر کس دلمان بخواهد تهمت و برچسب می زنیم، اگر زیر آفتاب داغ رگ گردن مان بیرون می زند، چه می کنیم؟ تازه می شویم «غیور» و خشونت مان را تقدیس هم می کنیم. واقعا چه گناهی دارند و داشتند خانواده قاتل؟

 

و می خواهم بگویم رفتار مردم با خانواده قاتل آتنا، شبیه رفتار همان هاست که در ماجرای ۲۰۳۰ به دروغ و تهمت متوسل شدند؛ و شبیه رفتار همان هاست که مخالفان ۲۰۳۰ را عقب مانده و نادان خواندند. و همه اینها، شبیه رفتار کسانی ست که به خودشان حق می دهند به خانمی، به صرف اینکه «از نگاه آنها» حجاب درستی ندارد، انگ، تهمت، دست بند، یا کتک بزنند و اسمش را هم بگذارند «ارشاد»٬ یا «امر به معروف» یا «قانون» هرچیز مقدس دیگر. و نتیجه این می شود که از آن سو هم مردی در متروی شهر ری، در واکنش به همان خشونت، دست به تیغ می برد.

 

اگر می خواهیم دیگر آتنایی قربانی نشود، باید به مدارا امر کنیم و از تعصب و خشونت نهی. این یکی از مهم ترین امر به معروف ها و نهی از منکر ها در دینی است که پیامبرش، رحمت للعالمین است.

 

آن وقت می شود نشست و گفتگو کرد و به تفاهم رسید، حتی درباره آموزش جنسی، تا آتناها یاد بگیرند خودشان را از خطر دور نگه دارند و پدر و ‌مادر آتناها یاد بگیرند چه ها باید به فرزندان شان بیاموزند. می شود به عقاید هم احترام گذاشت و مخالف حجاب را کافر و فاسد، یا مدافع آن را امل و متحجر نخواند. می شود خود را حق مطلق و دیگران را باطل نپنداشت. می شود تهدید نکرد. می شود فریاد نزد. می شود توهین نکرد. می شود مسخره نکرد... می شود مدارا کرد، تا دیگر خون آتنایی به زمین نریزد. اما از چه راهی می شود به این هدف رسید؟

 

این پرسش و پاسخ ها را هم نگاه کنید:

 سپاس از همراهی شما! مشتاق هستیم نظر شما را درباره این مطلب بدانیم. اگر عضو سایت نیستید اینجا ثبت نام کنید.

*پس از عضویت برای ارسال دیدگاه از منوی ورود به سایت وارد شوید.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید