حالا که داستان انتخابات به آخر رسیده، مروری می کنم بر درس هایی که از این داستان می شود گرفت، در ارتباط با آنچه تخصص من است: یعنی سلامت جنسی.
انتخاباتی را از سر گذراندیم که در آن، یک رقیب، قبل از مسابقه، هر چه داشت گذاشت تا شانس حریف را به کمترین برساند. با دلایل قانونی یا غیرقانونی، نامزدها را غربال و یلان رقیب را از میدان به در کرد. بعد هم بهانه ای جور کرد و چنان وانمود که رقیب، رفیق انگلیسی هاست و ایها الناس، اگر رای بدهید، به دشمن رای داده اید.
این همه، چه از روی باور به صلاح بود و چه تاکتیکی تکراری برای حذف ناجوانمردانه رقیب، کار نکرد. نتیجه، در پایتخت ایران، در مدرن ترین شهر ایران، کاملا برعکس شد.